خورشت هویج

نه به قبلنا که هزار سال یه بار پامو اینجا نمیذاشتم نه به حالا که هر فکر مشعشعی به ذهنم میرسه میگم بیام سریع چراغ راهی بکنمش فرا روی راه سایرین

کم کم میام اینجا اینکه شام و نهار چی خوردیمم توضیح میدم

به کی؟ نمیدونم،به خودم:))

میگم که ما کلا خانوادگی سالی دو بار همو ماچ میکردیم،یه عید یه تولد.حالا عید امسال که بدین سان شد و از دور و از تو رختخواب واسه هم دست تکون دادیم ایشالا اگه بتونیم مقاومت و ادامه بدیم و تولدامونم با موفقیت بدون ماچ کردن هم پشت سر بذاریم میتونیم رکوردمون و در گینس به ًثبت برسونیم و ضمن الصاق برگ زرین دیگری در دفتر افتخارات خانوادگیمون باعث سربلندی میهن و هم میهنان عزیزمون در مجامع جهانی بشیم.

همین.

نهارم خورشت هویج خوردیم.حتی انقد بیکارم که میتونم طرز تهیشم بنویسم فقط حیف که نمیدونم متاسفانه.

حالا شما فعلا پیازداغشو سرخ کن تا بعدا ببینیم چه گلی به سرمون بگیریم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد