اسکروچ عاشق

راستش چند شب پیش ها خواب بابا طاهر عریان را می دیدم ( اگه دوست دارید می تونید بین طاهر و عریان کسره بذارید اگرم خواستید ویرگول در هر صورت به حال من فرقی نداره چون هم در اصل منکرحاصله از جانب بابا طاهر تفاوتی حاصل نمی شه {مردک بیییییب ور داشته یه بابا گذاشته قبل اسمش یعنی که من آدم زن و بچه داری هستم یکی نیست بهش بگه مرتیکه! خر خودتی } و هم خدا را شکر ما شبا با حجاب کامل می خوابیم ! )  

اصلآ من نمی دونم شما چه اصراری دارید هی به حاشیه ها دامن بزنید به من چه یارو نکرده دو تا برگ بچسبونه به خوذش بعد بپره وسط خواب مردم بذارید بقیه خواب را تعریف کنم ... 

خلاصه در حالیکه ما از شدت میزان شرم حضور داشتیم اونور را نگاه می کردیم این آقای بابای طاهرینا (ای بیچاره مادر طاهر چه جوری یه عمر با این مرد سر کرده...!) بله همونطور که ما مثلآ حواسمون یه ور دیگه بود این آقا هی داشت اشعاری با  این مضمون را می سرود:  

همدان شهر منه یی تمنم ییتمنه  

  hemedan shahre mene yey temanam yey temane  

البته به من حق بدید که در اون شرایط نا مساعد خیلی درست حسابی نفهمیدم چی میگه  تا اینکه........ 

 

دادادادام...دام دام دام (به این میگن یه موسیقی هیجان انگیز در اوج سوسپانس ! و تعلیق)  

تا اینکه دیشب خبری نظر مارا جلب کرد... 

یک زوج همدانی مراسم ازدواج خود را در غار علیصدر برگزار کردند 

حالا لابد پیش خودتون میگید آخی ...چه داماد رومانتیکی چقد زنش را دوست داشته آخی...و خلاصه از این جور حرفای خاله زنکی ... 

اما...!!  

اما بنده به عنوان یک همدونیه اصیل مقیم پایتخت به شما میگم نه تنها از این خبرا نبوده بلکه اصولآ هیچ خبری نبوده و این جناب شاه داماد به یک دلیل خیلی ساده اینکار را کرده بله این شازده فقط خواسته پول سالن نده همین و بس... 

و این برای یه همدونیه اصیل به معنی واقعی کلمه یعنی اوج افتخار یه چی تو مایه های ایلیاد و اودیسه ی هومر!!! 

  

در پایان این هذیانات ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:  

 

اولآ ما مخلص بابا طاهر هم هستیم امید است آن مرحوم مغفور این اراجیف ما را به دل نگیرد چرا که ما پشت این ستاره ی حلبی قلبی از طلا داریم و عمومآ نیات خیری در سر می پرورانیم.

دومآ از اونجایی که تا به حال هیچ گزارشی مبنی بر مشاهده ی خری بدون پوست از سطح کشور دریافت نشده است نگارنده عمیقآ خواهشمند است از به کار بردن جمله ی منحوس و منفور همدونیه پوست خر کن اکیدآ خودداری کنید ! 

سومآ ما هم صد ساله از ولایات متحده مهاجرت کردیم ولی از اونجایی که اصولآ به اصول و ریشه ها وفاداریم خودمون را همچنان از اهالی هگمتانه ی بزرگ می دانیم  

باشد که این رفتار بزرگ منشانه ی ما چراغی شد فرا روی شما ! انسانهای جوگیر تهرانی نما...

نظرات 4 + ارسال نظر
یار مهربان سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:57 ب.ظ http://www.pdf-ketab.com

16.2962961625213.52367749172سلام
یار مهربان ! کیست؟
یار مهربان شما ضمن آرزوی لحظات شاد و خوش برایتان عرض مختصری با شما دارد.
شاید خیلی از ما در زندگی گمشده ای داریم که اگه پیدا میشد قدم هایمان را استوار تر بر میداشتیم و به آرمانهای زندگیمان زودتر دست میافتیم !
نمیدانم ولی این امکان وجود دراد که ردپای گمشده شما در وب سایت من باشد
همینک منتظر قدوم سبزتان هستم
یار مهربان ( . . . ) دوست دار شما

محیا سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:23 ب.ظ


دوما را خوب اومدی! این وصله ها به نمیچسبه
مثلا به جایش میشود گفت همدانیه علیصدر تالار عروسی کن... یا امثال آن

تبارک الله اصالت و وفاداری
احسنت

اختیار دارید بزرگوار ما تمام واحد های وفا داری را در حضور گرانقدر استادی چونان شما پاس کردیم
باشد که مقبول افتد...انشاا...

عبید ذاکانی چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:48 ب.ظ

خدا را هزاران مرتبه شکر که هر چند ما مردیم ولی هنوز طنز پردازان شهیر و بنامی چون شما هستند که ما جلو این شکسپیرینا کم نیاریم !!!

محیا چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:47 ب.ظ

سعادت این را داشتیم که یک بار دیگر این متن را در حضور نویسنده بخوانیم
اگر می شه یک امضا به ما بدید استاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد