بله پیرو محبوبیت بی حد و حصر ایجادشده توسط این وبلاگ در بین اقشار مختلف جامعه و ومخصوصآ جامعه ی مهندسین جوان کشورتقاضاهای زیادی مبنی بر بیشتر شدن وقت برنامه مطرح شده که متاسفانه باید بگوییم وقت همایونی فعلآ تا خرخره پر است و خلاصه که عمرآ...
اما دوستان عمدتآ می پرسند که یا شیخ:
این اصطلاح پرمغز و پر مایه ی حلزون مستاجر اشاره به کدام موضوع جهانی و احیانآ فرا جهانی دارد؟
آیا به قول فروغ عزیز این موضوع اشارتی است به آرامش...؟
در پاسخ این *عنودان بد گوهر باید بگوییم:
اولآ:مگر من تا به حال از شما پرسیدم فرزندم چرا اسم شما این است و مثلآ آن یکی نیست
نه انصافآ بگو دیگه...
دومآ:واژه ی اوج دو گانگی تا به حال به آن گوشهای قشنگت نخورده؟(برای حفظ احترام از واژه ی دوست داشتنی و مهربانی بر انگیز بلبلی استفاده نکردیم)
اوج دو گانگی یعنی همین...حلزون باشی و مستاجر...!!
آه خدایه پارادوکس زیباتر از این....؟؟
خانه بر دوش باشد و تو بی خانه؟ حتی بدون یک دوش حموم که مال خودت باشد{ببخشید یک سوال داشتم :حلزونها وقتی ازدواج میکنند کی میره تو خونه اون یکی؟یا اصلآ چه جوری جا میشن ؟بعد اون وقت جهاز عروس را کجا می ذارن؟
سومآ : از انسان عمیقی چون ما انتظار اسمی دم دستی و سطحی داشتید که هر ننه قمری(بلا نسبت شما) با اولین نظر پی به مفهوم عمیق و گسترده ی آن ببرد؟
چهارمآ : ما همه در این دنیا مستاجریم به زودی بار سفر خواهیم بر بست و پرواز خواهیم کرد به اونجایی که لک لک خونه داره..(استعاره از خیلی بالا)
پنجمآ:در راستای احقاق حق ضعفا چنان که ما در فرهنگ عامه رنگ فیلی داریم ولی رنگ مورچه ای یا حلزونی نداریم که این برای ما ملت خواهان مبارزه با استکبار جهانی مایه ی ننگ و بی آبروییست...
ششمآ :جون هرکی دوس دارید بی خیال
هفتمآ:ما با این همه نظرات جهانی باید فیلسوف می شدیم اشتباهی اینی شدیم که میبینید
خیلی خندیدم جالب نوشتی. عنوان وبلاگت هم جالبه. ما هم از اون ننه قمرهایی بودیم که در وهله اول متوجه پارادوکس موجود نشدیم
قربون شما
به هر حال تنها کاری که از دست ما بر میاد همین شاد کردن دل شما جوانان غیور مرز و بوم است
حلزونتیم
هندونتیم اونم هندونه ای که از رو کامیون افتاده باشه
به عبارت دیگه داغونتیم رفیق ...
ما تازه به همایونی رسیده ها همه منتظریم
وقتت همایونیتان گشاد باد
بنویس
میگم قندعسلم خوبه تو هستی وگرنه من از غصه ی بی نظری میرفتم خودم را پشت مه کوهها ناپدید میکردم